شهدا سال 62 -زندگینامه شهید مرتضی نگهداری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد مرتضي نگهداري »
آنگاهکه شقیترین مردم، شمشیر کین بر فرق مبارک علی مرتضی (ع) زد، مولا، خون جاریشده از سر را بر کف دست گرفت و نگاهی پرمعنا بدان نمود. در موج آن خون هزاران مرتضی دیگر دید که به عشق او از جان و تن گذشتهاند و برای اثبات خلافت برحق حضرتش، در مقابل هیچ ظالمی نه لرزیدند و نه گامی به عقب نشستند. از آن مرتضیها، یکی در اولین روز از فروردینماه ۱۳۴۶ در شهر آباده طشک از توابع...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد مرتضي نگهداري »
آنگاهکه شقیترین مردم، شمشیر کین بر فرق مبارک علی مرتضی (ع) زد، مولا، خون جاریشده از سر را بر کف دست گرفت و نگاهی پرمعنا بدان نمود. در موج آن خون هزاران مرتضی دیگر دید که به عشق او از جان و تن گذشتهاند و برای اثبات خلافت برحق حضرتش، در مقابل هیچ ظالمی نه لرزیدند و نه گامی به عقب نشستند. از آن مرتضیها، یکی در اولین روز از فروردینماه ۱۳۴۶ در شهر آباده طشک از توابع...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید اکبر اکبری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
در معرکه برخاستن و نشستن شمشیرها و موج خون، آنگاهکه حسین (ع) بر بالین علیاکبر خود رسید و چهره شبیه پیامبر (ص) را غرق در خون مشاهده کرد، صورت بهصورت فرزند گذاشت و آهی سوزان از دل کشید. سوزش آه حسین (ع) آتشی بر دلهای حسینیان زد که بعد از گذشت قرنها و سالها، به یاد آن لحظهها هر دم آه میکشند و برای زنده نگهداشتن یاد و خاطره علیاکبر حسین (ع)، فرزندان خود را به نام مبارک...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
در معرکه برخاستن و نشستن شمشیرها و موج خون، آنگاهکه حسین (ع) بر بالین علیاکبر خود رسید و چهره شبیه پیامبر (ص) را غرق در خون مشاهده کرد، صورت بهصورت فرزند گذاشت و آهی سوزان از دل کشید. سوزش آه حسین (ع) آتشی بر دلهای حسینیان زد که بعد از گذشت قرنها و سالها، به یاد آن لحظهها هر دم آه میکشند و برای زنده نگهداشتن یاد و خاطره علیاکبر حسین (ع)، فرزندان خود را به نام مبارک...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید محمد زحل
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد محمد زحل »
در غوغای نبرد، چشم به دوردستها دوخته و منتظر رسیدن پیام دعوت بود. ناگهان راه آسمان را گشوده یافت و سبکبال پر گشود و به شوق وصل راهی شد. محمد سال ۱۳۴۵ در شهرستان نیریز، میان خانوادهای زحمتکش و مذهبی به دنیا آمد. دوران کودکی را با شورونشاط به پایان برد. آنگاهکه هفتساله شد کیف و کتاب را به دست گرفت و برای آموختن به دبستان فرهمندی رفت. دوره ابتدایی را با موفقیت پشت سر گذاشت و دوره...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد محمد زحل »
در غوغای نبرد، چشم به دوردستها دوخته و منتظر رسیدن پیام دعوت بود. ناگهان راه آسمان را گشوده یافت و سبکبال پر گشود و به شوق وصل راهی شد. محمد سال ۱۳۴۵ در شهرستان نیریز، میان خانوادهای زحمتکش و مذهبی به دنیا آمد. دوران کودکی را با شورونشاط به پایان برد. آنگاهکه هفتساله شد کیف و کتاب را به دست گرفت و برای آموختن به دبستان فرهمندی رفت. دوره ابتدایی را با موفقیت پشت سر گذاشت و دوره...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید محسن پرهوده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد محسن پرهوده »
آنگاه که آسمان را به زینت کواکب مزین کردند، از فرزند آدمی نیز پیمان گرفتند که آسمان دل را جز به محبت حق نسپارد، اگرچه بر دار عشقاش کشند و بند از بندش جدا کنند. محسن، گلی زیبا بود که سیزدهم آبان ماه سال 1342 در شهرستان مهاباد، میان خانوادهای متدین و مسلمان، شکفت. قناریها در کنار مرغان عشق، نغمه شادی سر دادند و آمدنش را به فرشتگان تبریک گفتند. کودکی را در دامان مادری مهربان و آغوش...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد محسن پرهوده »
آنگاه که آسمان را به زینت کواکب مزین کردند، از فرزند آدمی نیز پیمان گرفتند که آسمان دل را جز به محبت حق نسپارد، اگرچه بر دار عشقاش کشند و بند از بندش جدا کنند. محسن، گلی زیبا بود که سیزدهم آبان ماه سال 1342 در شهرستان مهاباد، میان خانوادهای متدین و مسلمان، شکفت. قناریها در کنار مرغان عشق، نغمه شادی سر دادند و آمدنش را به فرشتگان تبریک گفتند. کودکی را در دامان مادری مهربان و آغوش...
شهدا سال 63 -زندگینامه شهید احمد علی رنجبر
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
در این دنیا نگنجیدند و رفتند به روی مرگ خندیدند و رفتند آری! کبوتران شهر ما، دنیای خاکی را کوچک دیدند و برای پرواز در بیکرانه آسمانها، بال در بال ملائک انداختند و با عشق لیلی، مجنونصفت به هجرت سر نهادند. احمد که در اولین روز شهریورماه سال ۱۳۴۰ در روستای چشمه شیرین بشنه، یکی از روستاهای دورافتاده شهرستان نیریز و در میان خانوادهای...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
در این دنیا نگنجیدند و رفتند به روی مرگ خندیدند و رفتند آری! کبوتران شهر ما، دنیای خاکی را کوچک دیدند و برای پرواز در بیکرانه آسمانها، بال در بال ملائک انداختند و با عشق لیلی، مجنونصفت به هجرت سر نهادند. احمد که در اولین روز شهریورماه سال ۱۳۴۰ در روستای چشمه شیرین بشنه، یکی از روستاهای دورافتاده شهرستان نیریز و در میان خانوادهای...
زندگینامه جانباز و آزاده ناصر کریمی
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب آزادگان »
ناصر کریمی فرزند حسین قلی، در سال 1343 در خانوادهای متدین و مذهبی در آباده طشک بدنیا آمد. دوران تحصیلات ابتدائی را در دبستان هجرت آباده طشک با موفقیت گذراند. سپس جهت ادامه تحصیلات وارد مدرسه راهنمائی ابنسینا شده و پس از اتمام دوران راهنمائی در دبیرستان طالقانی آباده طشک ثبت نام نمود. سال اول دبیرستان بود که به فکر رفتن جبهه افتاد. هجدهم شهریور ماه 1360 برای اولین بار به مدت دو ماه و هفده روز بعنوان...
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب آزادگان »
ناصر کریمی فرزند حسین قلی، در سال 1343 در خانوادهای متدین و مذهبی در آباده طشک بدنیا آمد. دوران تحصیلات ابتدائی را در دبستان هجرت آباده طشک با موفقیت گذراند. سپس جهت ادامه تحصیلات وارد مدرسه راهنمائی ابنسینا شده و پس از اتمام دوران راهنمائی در دبیرستان طالقانی آباده طشک ثبت نام نمود. سال اول دبیرستان بود که به فکر رفتن جبهه افتاد. هجدهم شهریور ماه 1360 برای اولین بار به مدت دو ماه و هفده روز بعنوان...
زندگینامه آزاده و جانباز علیرضا عزیزی
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب آزادگان »
علیرضا عزیزی فرزند محمد، در فروردین ماه سال 1347 در خانوادهای متدین، مذهبی و کشاورز در آباده طشک بدنیا آمد. تحصیلات ابتدائی را در دبستان هجرت با موفقیت گذراند. سپس برای ادامه تحصیلات در مدرسه راهنمائی ابنسینای همان شهر شروع به تحصیل نمود. او در طول مدت تحصیل از استعداد خوبی برخوردار بود و دوران راهنمائی را نیز با موفقیت گذراند. وی ضمن تحصیل، اوقات فراغت را در کمک به پدر خود در امر کشاورزی میگذراند. پس از...
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب آزادگان »
علیرضا عزیزی فرزند محمد، در فروردین ماه سال 1347 در خانوادهای متدین، مذهبی و کشاورز در آباده طشک بدنیا آمد. تحصیلات ابتدائی را در دبستان هجرت با موفقیت گذراند. سپس برای ادامه تحصیلات در مدرسه راهنمائی ابنسینای همان شهر شروع به تحصیل نمود. او در طول مدت تحصیل از استعداد خوبی برخوردار بود و دوران راهنمائی را نیز با موفقیت گذراند. وی ضمن تحصیل، اوقات فراغت را در کمک به پدر خود در امر کشاورزی میگذراند. پس از...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید حسین شریعت
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
وقتی قنداقه حسین (ع) را به دست جدش رسول خدا (ص) دادند، او را بویید و بوسید. سپس با اذن خدا حسینش خطاب کرد و فرمود: حسین از من است و من از حسین. سالها از آن واقعه گذشت و میگذرد، دوستان پیامبر (ص) به عشق فرزند زهرا (س) و به امید دریافت شفاعت او، فرزندان خود را به نام زیبای او مینامند. از میان حسینها، یکی هم حسین شریعت است که در تاریخ ۱۳۴۳/۱/۲۰، میان خانوادهای مذهبی،...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
وقتی قنداقه حسین (ع) را به دست جدش رسول خدا (ص) دادند، او را بویید و بوسید. سپس با اذن خدا حسینش خطاب کرد و فرمود: حسین از من است و من از حسین. سالها از آن واقعه گذشت و میگذرد، دوستان پیامبر (ص) به عشق فرزند زهرا (س) و به امید دریافت شفاعت او، فرزندان خود را به نام زیبای او مینامند. از میان حسینها، یکی هم حسین شریعت است که در تاریخ ۱۳۴۳/۱/۲۰، میان خانوادهای مذهبی،...
زندگینامه آزاده و جانباز عبدالرسول کرونی
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب آزادگان »
عبدالرسول کرونی فرزند شیر علی، در سال 1353 در خانوادهای متدین و مذهبی در آباده طشک بدنیا آمد. دوران تحصیلات ابتدائی را در دبستان هجرت آباده طشک با موفقیت گذراند و سپس جهت ادامه تحصیلات در مدرسه راهنمائی ابنسینای آباده طشک شروع به تحصیل نمود. سال سوم راهنمای بود که به فکر رفتن به جبهه افتاد. چون سنش کم بود مخالفت شد ولی با کوشش و پافشاری بسیار، موفق شد روز پنجم اردبیهشت ماه سال 1367به جبهه اعزام...
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب آزادگان »
عبدالرسول کرونی فرزند شیر علی، در سال 1353 در خانوادهای متدین و مذهبی در آباده طشک بدنیا آمد. دوران تحصیلات ابتدائی را در دبستان هجرت آباده طشک با موفقیت گذراند و سپس جهت ادامه تحصیلات در مدرسه راهنمائی ابنسینای آباده طشک شروع به تحصیل نمود. سال سوم راهنمای بود که به فکر رفتن به جبهه افتاد. چون سنش کم بود مخالفت شد ولی با کوشش و پافشاری بسیار، موفق شد روز پنجم اردبیهشت ماه سال 1367به جبهه اعزام...
زندگینامه جانباز منصور حاجی زاده
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
منصور حاجیزاده فرزند هدایت الله، در بیستم مرداد ماه سال 1340 در شهرستان نیریز و در خانوادهای متدین و مذهبی دیده به جهان گشود. دوران کودکی را در محیط آرام خانواده سپری و سپس برای آموختن علم و دانش وارد دبستان فرهنگ اسلامی شد. دوره راهنمایی را در مدرسه راهنمایی شهید مصطفی خمینی به پایان رساند. سپس دوره متوسطه را در دبیرستان شهید بهشتی این شهرستان با موفقیت طی نمود. همزمان با اوج گیری انقلاب اسلامی ایران...
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
منصور حاجیزاده فرزند هدایت الله، در بیستم مرداد ماه سال 1340 در شهرستان نیریز و در خانوادهای متدین و مذهبی دیده به جهان گشود. دوران کودکی را در محیط آرام خانواده سپری و سپس برای آموختن علم و دانش وارد دبستان فرهنگ اسلامی شد. دوره راهنمایی را در مدرسه راهنمایی شهید مصطفی خمینی به پایان رساند. سپس دوره متوسطه را در دبیرستان شهید بهشتی این شهرستان با موفقیت طی نمود. همزمان با اوج گیری انقلاب اسلامی ایران...